به گزارش مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱-فوتبال، به خودی خود، ورزش هیجان انگیزی است، چه رسد به اینکه در قالب مسابقه برگزار شود و این مسابقه، در سطح تیمهای ملی و جام جهانی باشد. بیست و دومین دوره رقابتهای جام جهانی فوتبال، از ۳۰ آبان تا ۲۷ آذر ماه امسال در قطر برگزار میشود.
تیم ملی ایران که برای ششمین بار در رقابتهای جام جهانی حاضر، در قرعهای جالب، با انگلیس و آمریکا و برنده پلی آف اروپا (ولز/ اسکاتلند-اوکراین) هم گروه شده است.
هم گروه شدن با دو کشوری که تاریخی انباشته از خیانت و جنایت در حق ملت ایران دارند، بر هیجان این رقابتها افزوده است. بازار تحلیل و پیشبینی و کُریخوانی هم داغ است.
۲- از عدهای بیوطن که بگذریم، قاطبه ملت ایران مشتاقند تیم ملی در جام جهانی قطر چنان بدرخشد که «ساوت گیت» و «گرگ برهالتر»، سر مربیان تیمهای انگلیس و آمریکا، به احترام تیم ملی ایران کلاه از سر بردارند. چرا که نه؟! این رویا پردازی نیست، اگر چه که رویاپردازی، به خودی خود هم -به عنوان مقدمه پیروزی و پیشرفت- ارزشمند است.
نمایندگان ملت ما بارها در حوزههای مختلف، با موفقیت خود کاری کردند که مقامات عنود آمریکایی، انگلیسی و صهیونیستی در برابر نام ایران سر فرود آورند و کلاه از سر بردارند. ورزش و فوتبال ما هم، به شرط پایبندی به لوازم موفقیت (غیرتمندی، احساس تعهد، باورمندی، برنامهریزی، اهتمام و سخت کوشی، نظم پذیری و رعایت همه موازین) میتواند همان موفقیتهای غیر قابل باور در حوزههای دیگر را در بستر زمان تکرار کند.
۳- جا دارد اهل فن بررسی کنند که چرا تیم فوتبال ما، مانند برخی حوزههای قدرت و فناوری (و حتی ورزشی ما)، جزو ده کشور اول دنیا نشده و حرکتی پر نوسان داشته است؟ یک عامل عمده در بسیاری از موفقیتهای احترام برانگیز ملی، سلامت و همت و سختکوشی و از خودگذشتگی متولیان آن بوده است.
آنها که ما را به قلهها در دنیا رساندند، نوعا کسانی بودند که همت بلند داشتند، از خودگذشتگی کردند و حتی حلالها را هم بر خود حرام گرفتند. برخلاف مستاثرانی که در برخی حوزههای مدیریتی، حرامها را هم برای خود حلال کردند، و همه همّ و غمّشان، کامروایی و کامجوییهای شخصی شد. ورزش و فوتبال هم از این قاعده کلی مستثنا نیست.
۴- شاید کسانی بگویند دل شما هم خوش است! تیم ملی ایران کجا و بازی تهاجمی و چیره شدن بر سرآمدان فوتبال دنیا کجا؟ اما ملت ما وسط همه تحقیر و تمسخرهای هدفمند قدرتها، بارها مصافهای جهانی به مراتب بزرگتری را با موفقیت پشت سر گذاشته است.
ملتی که توسط زمامدارانش در دوره پهلوی تمسخر میشد و میشنید؛ «شما عرضه ساختن لولهنگ (آفتابه گِلی) را هم ندارید، چه رسد به ملی کردن صنعت نفت»، به برکت انقلاب اسلامی، جزو سرآمدان و ده- پانزده کشور اول دنیا در حوزه فناوری هستهای، موشکی، نانو، زیستی و سلولهای بنیادین، هوافضا، داروهای نوترکیب و پزشکی است.
نرخ رشد علمی ایران در برخی سالهای اخیر، ۱۱ برابر میانگین نرخ رشد جهانی بوده است. ایران، پنجمین کشور پیشرو در حوزه فناوری نانو، چهاردهمین در علوم و فیزیک هستهای، سیزدهمین در دنیا و دومین در منطقه از نظر تولیدات زیست فناوری، جزو ۱۴ کشور دارای توانایی غنیسازی اورانیوم و ۱۳ کشور دارنده چرخه کامل سوخت هستهای است. ایران در جمع ۱۱ کشور دارای فناوری ساخت و پرتاب ماهواره قرار دارد.
۵- اما این فهرست، همه موفقیتهای خیرهکننده نمایندگان ملت ایران نیست. در جهان تک قطبی شده پس از فروپاشی بلوک شرق، که جبهه «صهیونیسم مسیحی» با تجاوز و جنایت و اشغالگری، روی مغولها را سفید کرده بود و سودای جهانگشایی تمام عیار داشت، این ایران هوشمند و قدرتمند و متحدان او بودند که با موفقیت در برابر یاغیگری «آمریکا و انگلیس و اسرائیل» ایستادند. مصاف پیروز با رژیم متجاوز صدام که بیش از چهل دولت پشت او بودند، یک جنگ جهانی نابرابر بود.
پس از آن هم جبهه مقاومت به رهبری ایران توانست «جنگ جهانی سوم و چهارم» ادعایی تئوریسینهای صهیونیسم مسیحی را مغلوبه کند. این مقاومت شجاعانه و تهاجم متقابل، در حالی بود که اردوگاه غرب در تاخت و تاز بیحد و مرز خود، به مرزهای شرق روسیه و مرزهای جنوبی چین رسیده بود و خاورمیانه به عنوان کانون انرژی دنیا هم در آستانه سقوط کامل بود.
جمهوری اسلامی ایران در این مصاف سخت، اسیر قدرتنمایی و هراس افکنی حریف نشد. نه تنها مقاومت کرد و محاصره را شکست، بلکه دیگران را هم درباره «ضرورت و جرئت و امکان مقاومت پیروز» مجاب کرد. اکنون سیاستمداران در آمریکا و غرب به جای نامگذاری قرن ۲۱ میلادی به عنوان «قرن جدید آمریکایی»، از «انتقال قدرت به شرق» و به واقعیت پیوستن «قرن جدید آسیایی» سخن میگویند.
۶- میتوان به شرط رعایت آداب و موازین، کاری کرد که سرمربی تیمهای فوتبال انگلیس و آمریکا، به احترام تیم ملی ایران کلاه از سر بردارند. این کار، سختتر از واداشتن دشمنترین دشمنان به کرنش در برابر عظمت ملت ایران در دیگر میدانها نیست؛ بخوانید:
-هرتسلهالوی، فرمانده رکن اطلاعات در ستاد کل ارتش اسرائیل، آبان ۹۴ در جمع مدیران زیر مجموعه خود: «از ابتدای انقلاب ۱۹۷۹ ایران، ما ۳ برابر رشد علمی داشتهایم، اما رشد ایران ۲۰ برابر شده. آنها به برتری فنی نزدیک میشوند. جنگ واقعی در آینده نیست؛ همین حالا جریان دارد. برداشته شدن فاصله ۳۰ سال پیش، برای ما بسیار پرهزینه خواهد بود. جنگ امروز، جنگ ذهنهاست و تبلیغات طرف مقابل میتواند روحیه اسرائیلیها را درهم بشکند».
- یوزی رابین، مدیر سابق برنامه موشکی اسرائیل، تیر ماه ۱۳۹۴ در جمع فعالان نیروی هوایی آمریکا: «ایرانیها به خوبی در جریان تحولات موشکی هستند. آنها فاتح ۱۱۰ را ساختند و به عنوان یک مهندس میگویم به خوبی کار کردهاند. با افزایش دقت این موشک و سر جنگی ۵۰۰ کیلویی، هر کدام آنها حالا میتوانند یک بلوک شهری را نابود کنند. باور کردنی نیست؛ موشکهای بالستیک ایران در حجم بالا در حال تولید، ذخیره و حتی صادرات است. آنها میتوانند با موشکهای ۲۰۰۰ کیلومتری نقطه زن، اسرائیل را فلج کنند. من به احترام افرادی که این کار را انجام دادند، کلاه از سر برمیدارم. این دستاوردها در شرایط تحریم به دست آمده است».
- ایهود اولمرت، نخست وزیر دوره جنگ ۳۳ روزه، با اشاره به حمله سایبری بیسابقه به مراکز دولتی رژیم صهیونیستی: «ایران، کشور بسیار قدرتمندی است و دقیقا به همین دلیل، وقتی میگویند میخواهیم اسرائیل را نابود کنیم، بسیار نگران میشویم. آنها توانمند هستند و دانشمندان خوبی دارند. آنها کشور جهان سومی نیستند. من در زمان اوباما یکی از طرفداران توافق هستهای (برجام) بودم چرا که تصور میکردم میتواند مانع ایران شود. اما اشتباه بزرگ را ترامپ با خروج از توافق مرتکب شد».
-شبکه صهیونیستی آی ۲۴: «ایرانیها سالهاست به لایههای مختلف اطلاعاتی اسرائیل نفوذ کردهاند. قدرت سایبری پیشرفته ایران، با قدرت سایبری آمریکا مقایسه میشود».
-جیم ریش، سناتور آمریکایی: «ایرانیها حتی به ما اجازه ورود به اتاق مذاکرات (وین) را نمیدهند. آنها با هم مذاکره میکنند و افراد ما بیرون سالن، در میز بچهها حضور دارند و از سوراخ کلید به آنچه میگذرد، نگاه میکنند».
- ژنرال مک کنزی، فرمانده سنتکام، در نشست کمیته نیروهای مسلح در مجلس سنا: «ایران ۳۰۰۰ موشک بالستیک متنوع دارد و بسیاری از آنها قادرند به تلآویو در عمق اسرائیل برسند. در مورد رشد و کارایی قابل توجه برنامه موشکی آنها بسیار نگرانم. این نیروی موشکی، تهدید بزرگی است. ایران در ۵ تا ۷ سال گذشته، سرمایهگذاری زیادی در برنامه موشکی بالستیک انجام داده. همچنین ناوگان پهپادی ایران، از نظر سرعت، برد، دقت، مقاومت در برابر جنگ الکترونیک، و وزن کلاهک جنگی، دست کمی از موشکهای کروز ندارد».
- روزنامه «اسرائیل هیوم»: حمله به پایگاه نیروهای آمریکایی در التنف (مرز عراق و سوریه)، ضرب شست و پیام هشداری به آمریکا و اسرائیل بود. در شرایط عادی، حمله نیروهای نیابتی ایران به یک پایگاه آمریکایی، میتواند تنش قابل توجهی را برانگیزد، اما دولت آمریکا، اکنون نه انرژی و نه ارادهای برای مقابله با ایران ندارد. این حمله به تواناییهایی اشاره میکند که ایران و متحدانش دارند. ایران سعی میکند آمریکا را خسته کند و هنگامی که خسته شد، نهایتا مجبور است عراق را هم مثل افغانستان ترک کند».
-اندیشکده کوئینسی: «افراط در تحریم، آمریکا را ضعیف، و ایران را قوی کرد. تحریم نادرست، نتوانست مانع از گسترش برنامه هستهای شود، بلکه موجب تهاجمیتر شدن رفتار ایران در حملات نیابتی به نیروهای آمریکا و برخی نفتکشها و تأسیسات نفتی شد. تحریمها مانع از فعالیت شبکه نیابتی ایران نشد... انتظار کاخ سفید برعکس از آب درآمده و ایران در حال تنوع بخشیدن به اقتصاد خود و خروج از وابستگی به درآمد نفت است».
۷- دولت انگلیس که جزو سابقهدارترینها در زمینه شرارت علیه ملت ایران است، در ماجرای برجام هم از همان ابتدا دست از خباثت بر نداشت و حال آنکه دولت وقت ایران، بیشترین نرمش و انفعال را در قبال زورگوییهای غرب داشت.
انگلیس، حتی پس از برجام هم حاضر به کاهش شیطنت نشد و از جمله، تحریمها را چنان ادامه داد که آقای ظریف به گلایه گفت: «بیست ماه پس از انعقاد برجام، نمیتوانیم حتی یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم».
این کارشکنی در حالی بود که جان ساورز رئیسوقت سرویس جاسوسی انگلیس (عضو تیم مذاکرهکننده هستهای با ایران در سال ۱۳۸۲)، درباره اهمیت برجام گفته بود: «این توافق ظرف ۱۵ سال، ایران را به کشوری نُرمال تبدیل خواهد کرد. ما شاهد کشوری هستیم که در مرحله انتقال از مبانی انقلابی به کشوری نُرمالتر قرار دارد. اما در داخل ایران در این مسیر، چالش وجود دارد. ما نیاز داریم صبر استراتژیک داشته باشیم تا به آن فرصت دهیم توسعه یابد».
آن رفتار متکبرانه انگلیسیها را با روند چند سال اخیر مقایسه کنید که با وجود توقیف نفتکش انگلیسی (به تلافی راهزنی دریایی در تنگه جبل الطارق) و توقف تعهدات برجامی از سوی ایران، مجبور شدند بدهی ۵۲۲ میلیون دلاری خود به ایران را پس از چهار دهه گردنکشی صاف کنند. انگلیس و آمریکا درست در مقاطعی که ایران در تراز اقتدار خود ظاهر شد، پا پس کشیدند و شکست را به جان خریدند.
۸- روحیه خود باختگی، بدترین مصیبت برای یک ملت و عامل فلج شدن در برابر دشمنیهاست. چیرگی بر هراسافکنی دشمن، شرط پیروزی است. در واقع موضوع خطرناک، تحلیلهای فلجکننده است، نه تحریمهای فلجکننده.
همین تحلیلهای تحریفآمیز بود که موجب شد دولت سابق به مدت هشت سال، گرفتار قفس تنگ مذاکرات و عبرتها و خسارتهای برجام شود. طی چند ماه گذشته، اتفاق مهمی رخ داده که نباید مغفول بماند و عادی انگاری شود. صادرات نفتی و غیر نفتی کشور بدون برجام و وFATF، تقریبا با سال ۹۶ (اوج اجرای برجام) برابر شده و حال آنکه به عنوان واقعیتی خدشه ناپذیر ادعا میشد اگر برجام وFATF نبود، صادرات نفت ایران به صفر میرسید! مفهوم این اتفاق راهبردی، کّند شدن حربه تحریمهای فلجکننده و فشار حداکثری است.
این طلیعه مبارکی است. باید در سال نو که طلیعه قرن جدید هم هست، در تراز جایگاه اقتدار ایران و برای ارتقای آن برنامهریزی کرد و از کم همتی و کوته فکری یا اسیر شدن در عملیات روانی حریفان اجتناب کرد.